پایان تنهایی رمانی است خانوادگی و در عین حال داستانی است دربارهٔ عشق ودوست داشتن. راوی داستان با مرور خاطرات و وقایعی که زندگی او و خانوادهاش را تحت تأثیر قرار داده روایتی پرکشش، تکاندهنده و تأثیرگذار خلق میکند. قدرت بیان و نگاه انسانی نویسنده به قضایا، در عین داشتن زبانی ساده و قابل فهم برای همه، و خلق شخصیتهای به یادماندنی از ویژگیهای درخور توجه اوست.
این کتاب جزو آثار تقدیرشده و پرمخاطب ادبیات آلمان بوده و نظر منتقدان و اهل ادب را به خود جلب کرده است.
سه هفته، بی وقفه، در فهرست ده کتاب پرفروش آلمان
پنجههای آبی روشن؟
پاهای دراز صورتیرنگ؟
منقار نرم و قابلانعطاف؟
در این کتاب ۸ تصویر رنگی از پرندگان از نزدیک نشان داده شده است. حدس بزن هریک از این تصویرها مربوط به کدام پرنده است. بعد از این که تصویر را دیدی، کتاب را ورق بزن تا هم جواب را بفهمی و هم چیزهای بامزه دربارهی پرندگان یاد بگیری. در دو صفحهی آخر، تصویر چند پرندهی دیگر را نیز میبینی.
بچه هایی که به پرندگان علاقهمندند و دوست دارند در آینده پرندهشناس شوند، میتوانند به کمک این کتاب که تصویرهایی جالب و متنی سرگرمکننده دارد، بارها و بارها از سر تا دم پرندگان را به دقت ببینید.
لوسیا کلارک دختر پرستاری که در دنیای بزرگتری گشوده شده است میرود تا زندگی را از سر بگیرد و آهنگی دیگر از بودن خویش بنوازد لوسیا که اینک تحول عظیمی در او رخ داده است با تجربه ی جدیدی رو به رو میشود و شرایط به گونه ای رقم میخورد که یک بار دیگر در آزمون زندگی شرکت میکند و بر سر دوراهی می ایستد در نهایت مجبور میشود انتخابش را بکند و این شاید بزرگترین تصمیم زندگی اش باشد که...
جوجومویز روزنامه نگار و نویسنده ی انگلیسی متولد 1969 فارغ التحصیل دانشگاه لندن ویکی از معدود نویسندگانی است که دو بار موفق شد جایزه داستان بلند رمانتیک سال را از انجمن رمان نویسان رمانتیک دریافت کند وی که خود حدود ده سال برای روزنامه ایندیپندنت مقاله نوشته سال هاست که فقط به نوشتن رمان میپردازد. رمان من پیش از تو به قلم جوجومویز در صدر پر فروش های نیویورک تایمز قرار دارد و اقتباس سینمایی آن با نقش آفرینی دو بازیگر سرشناس انگلیسی امیلیا کلارک و سام کلافین ساخته شده است.
ن کتاب داستان کودکی است که درگیر دوری مادرش است. او با پدرش زندگی میکند که او نیز از دوری همسرش رنج میبرد. ماجراهای این کتاب با لحن روایی متناوب، از دید چند شخصیت روایت میشود که هر کدام به نوعی در این داستان نقش دارند.
شخصیت اصلی این کتاب، پسری درو نگرا به نام گیل است که در عالم تخیلات قوی خود زندگی میکند. در مدرسه کمتر با پسرها بازی میکند و تنها دوستش نازیا، دختری اهل پاکستان است. گیل میخواهد مری پاپینز شود. اما پشت چهرهی آرام گیل، دنیایی از قطعات پازل وجود دارد که هریک گوشهای از زندگیاش را نشان میدهند. هر قطعه از این پازل در دست یکی از شخصیتهای داستان است و با هر روایت جدید، قسمتی از ماجرا روشن میشود. در این میان، معلم و روانشناس مدرسه متوجه حالتهای عجیب او میشوند و به دنبال حل مشکلاتی میروند که در ابتدا نمیدانند چیست.
ایتِن در حین بازی به دوستش کِیسی میگوید اگر جرئت دارد از درخت برود بالا! و کِیسی که از درخت بالا میرود، از همان بلندی پایین میافتد و اکنون در یک مرکز نگهداری با کمک دستگاهها زنده است. ایتِن بعد از این اتفاق خودش را مقصر میداند. او تا حالا سه بار تلاش کرده از خانه فرار کند تا به مرکز نگهداری برود و کیسی را ببیند. آنها از زمان تولد در کنار هم بودهاند و خاطرات بسیاری باهم دارند. حالا از دست دادن کیسی و همچنین احساس گناه در این حادثه، فراتر از تحمل ایتِن است. برای همین خانوادهی ایتِن او را به شهر پدربزرگش میبرند تا او زندگی جدیدی را آغاز کند.
گ زیگلار که غول انگیزش در امریکاست، یکی از مولفان عصر حاضر است که کتابهایش جزو پرفروشترین کتابهاست. روش زیگلار برای دستیابی به موفقیت بر ستونهای شرافت، قابلیت، ایمان، وفاداری و صداقت استوار شده است. این کتاب با این امید، اعتقاد و اطمینان نوشته شده که اگر روزانه دقایقی را با افکار مثبت بگذرانیم، سر حالی لازم را برای کسب موفقیت به دست خواهیم آورد.
کتاب پپ گواردیولا؛ پیروزی به عبارت دیگر اثر گیلم بالاگه، روزنامهنگار معروف فوتبال است. نویسنده در این کتاب به زندگی گواردیولا و بهویژه دوران بینظیر مربیگری او در بارسلونا میپردازد و رازهای موفقیت او را فاش میکند.
جذابیت سبک بازی که گواردیولا برای بهترین تیم دنیا تعریف کرد، الکس فرگوسن، اسطوره فوتبال انگلستان را ترغیب کرد تا برای کتاب پپ گواردیولا؛ پیروزی به عبارت دیگر (Pep Guardiola: Another Way Of Winning) مقدمهای بنویسد.
کتاب پپ گواردیولا نوشتۀ گیلم بالاگه (Guillem Balague) فرازی است به زندگی شخصی پپ و به ویژه دوران بینظیر، تکرارنشدنی و دستنیافتنی مربیگری او در بارسلونا، که نوع و سبک جدید، زیبا و لذتبخشی از فوتبال را ارائه کرد. اینکه پپ چگونه به لاماسیا پیوست، چطور بازیکن شد، چرا بارسا را در دوران بازی ترک کرد، چرا در تیم دسته چهارمی به مربیگری پرداخت و چطور به سرمربیگری بارسلونا رسید؟ و اینکه چرا پپ پرافتخارترین تیم تاریخ فوتبال را ترک کرد؟
در بخشی از کتاب میخوانیم:
پپ، بارسلونا و همهچیزهایی که ساخته بود را ترک کرد، او مانند اکثر مربیان نبود، پپ رفت چون او مانند یک فوتبالیست عادی نیست. سر الکس، شما این امر را در اولین رویاروییتان در نیمکت کنار زمین در فینال لیگ قهرمانان در سال 2009 در شهر رم مشاهده کردید.
گواردیولا برای آن فینال مجموعهای از تفکراتش را ارائه کرد و فلسفه تیمیاش را برای هر چیزی که به بازی مربوط میشد، از آمادهسازی گرفته تا تاکتیکها، از آخرین صحبتهای فنی تا زمانی که جشن پیروزی برپا کردند به کار گرفت. پپ تمام دنیا را دعوت کرد که به همراه او و تیمش از فینال بزرگ لیگ قهرمانان لذت ببرند.
او مطمئن بود که تیمش را برای شکست دادن فرگوسن آماده کرده است. حتی اگر این امر ممکن نمیشد، طرفداران سربلند به خانههایشان میرفتند چون بارسلونا تمام سعی خود را کرده بود. آنها در این فرآیند توانسته بودند دوران تاریک خود را پشت سر بگذارند، او نه تنها در این باشگاه روند منفی را تغییر داد بلکه در طی دوازده ماه پس از حضورش، شروع به از بین بردن قوانین نانوشته و متداولی کرد که پیروز شدن به هر قیمتی را تداعی میکرد.