ن کتاب داستان کودکی است که درگیر دوری مادرش است. او با پدرش زندگی میکند که او نیز از دوری همسرش رنج میبرد. ماجراهای این کتاب با لحن روایی متناوب، از دید چند شخصیت روایت میشود که هر کدام به نوعی در این داستان نقش دارند.
شخصیت اصلی این کتاب، پسری درو نگرا به نام گیل است که در عالم تخیلات قوی خود زندگی میکند. در مدرسه کمتر با پسرها بازی میکند و تنها دوستش نازیا، دختری اهل پاکستان است. گیل میخواهد مری پاپینز شود. اما پشت چهرهی آرام گیل، دنیایی از قطعات پازل وجود دارد که هریک گوشهای از زندگیاش را نشان میدهند. هر قطعه از این پازل در دست یکی از شخصیتهای داستان است و با هر روایت جدید، قسمتی از ماجرا روشن میشود. در این میان، معلم و روانشناس مدرسه متوجه حالتهای عجیب او میشوند و به دنبال حل مشکلاتی میروند که در ابتدا نمیدانند چیست.